طنز

 این دلار آخر میرسه به ده هزار تومن.این آمریکا ثبات اقتصادی نداره.
ببینید هزار تومن ما از اول هزار تومن بوده.شده تا حالا بشه هزارو صد تومن؟
خوبیش اینه تحریم ها هیچ تاثیری رو ما ندارن

..................................

 

پیرمرد ۸۵ ساله‌ای می‌ره پیش دکترش برای چک‌آپ
دکتر در مورد وضعیتش می‌پرسه
پیرمرد با غرور جواب می‌ده: هیچ‌وقت به این خوبی نبودم
تازگی با یه دختر ۲۵ ساله ازدواج کردم و حالا باردار شدهنظرت چیه دکتر؟
دکتر می‌گه: من یه شکارچی رو می‌شناسم که
...

یه روز که می‌خواسته بره شکار، از بس عجله داشته
اشتباهی چترش رو به جای تفنگش برمی‌داره و می‌ره توی جنگل
همین‌طور که می‌رفته جلو، یهو یه پلنگ جلوش ظاهر می‌شه
شکارچی چتر رو می‌گیره به طرف پلنگ و نشونه می‌گیره
و ?. بنگ! پلنگ کشته می‌شه
پیرمرد باحیرت میگه: این امکان نداره!
حتما یه نفر دیگه پلنگ رو با تیر زده
دکتر با لبخند می‌گه
منظور منم دقیقا همین بود :!! :)

...................................... 

تق تق تق تق...
حوا : كيه ه ه ه ه ؟؟!؟
آدم : اسكل...!! اينجا كه غير از من و تو كسى نيست!
حوا : پس اين جنتى كيه؟؟
روزى 3 بار مياد ميگه شوهرت آدم نيست ازش طلاق بگير، خودم صيغه ات ميكنم!! 

........................... 

فرهنگ لغات آقایون:   این بار دیگه چکار کردم؟  

ترجمه: این دفعه چطوری مچمو گرفتی؟

چه جالب!!! بعدچی شد!؟!؟

ترجمه: چقد حرف میزنی! بس کن دیگه

برای تمام کارهام یه دلیل منطقی دارم

ترجمه: یه کم فرصت بده که یه خالی بندی جور کنم

یااااادم رفت

ترجمه:کدپستی اولین دوست دخترمو یادمه وای روز تولد تورو یادم رفت 

عزیزم خسته ای بیا استراحت کن

ترجمه: سروصدا کار کردنت نمیزاره بخوابم

...............................

اومدم به یه نفر بگم: غصه نخور بدهی مال مرده

بعد یه لحظه زیر ابرو هاشو دیدم گفتم: درست میشه خواهر خدا بزرگه

.................................

چند دروغ رایج

پول که شخصیت نمیاره

همه ادما زیبایی خاص خودشونو دارن

علم بهتر از ثروته

فکر کردی چی مملکت قانون داره

تن آدمی شریف است بجان آدمیت_ نه همین لباس زیباست نشان آدمیت

تلاش کنی به هرچی بخوای میرسی

پول چرک کف دسته

کارکه عار نیست

...............................

 

زن گرفتم شدم اي دوست به دام زن اسير � من گرفتم تو نگير
چه اسيري كه ز دنيا شده ام يكسره سير � من گرفتم تو نگير
بود يك وقت مرا با رفقا گردش و سير � ياد آن روز بخير
زن را كرده ميان قفس خانه اسير � من گرفتم تو نگير
ياد آن روز كه آزاد ز غمها بودم � تك و تنها بودم
...

زن و فرزند ببستند مرا با زنجير � من گرفتم تو نگير
بودم آن روز من از طايفه دّرد كشان � بودم از جمع خوشان
خوشي از دست برون رفت و شدم لات و فقير � من گرفتم تو نگير
اي مجرد كه بود خوابگهت بستر گرم � بستر راحت و نرم زن مگير
ار نه شود خوابگهت لاي حصير � من گرفتم تو نگير
بنده زن دارم و محكوم به حبس ابدم � مستحق لگدم
چون در اين مسئله بود از خود مخلص تقصير � من گرفتم تو نگير
من از آن روز كه شوهر شده ام خر شده ام � خر همسر شده ام
مي دهد يونجه به من جاي پنير � من گرفتم تو نگير